به گزارش جویباران، برای مردم مازندران صحبتهای حق غرب مازندران به خوبی ادا نشده، حق شرق مازندران به خوبی دریافت نشده است و مرکز استان به لیاقتهای واقعی خود در توسعه نرسیده است، کلیشهای شده است و مطرح کننده این اظهارنظرها از نگاه مردم سهمی در این کمکاری داشته است.
سالهای سال تفکر جزیرهای نه تنها عامل دریافت اعتبارات مناسب برای استان مازندران نشده است، بلکه در سایه این اختلافات غربی و شرقی بحث توسعه در استان مغفول مانده و دیگر استانهای کشور به واسطه فاصلهای که در مازندران وجود دارد از منافع ملی استفاده مطلوب بردند.
نیروی انسانی مهمترین عامل توسعه بعد از داشتن زیرساختها است که مازندران از این لحاظ در جایگاه بسیار مطلوب قرار دارد، بعد از نیروی انسانی بحث اراده و وحدت بوده که این موضوع در استان به شدت مغفول است.
بیشتر مطالبات ما به صورت جزیرهای مطرح شده و به همین دلیل عقبماندگی در استان مازندران به شدت احساس میشود.
چند سالی است که سوال رسانهها از مدیران تنها در حد ساماندهی زباله و حل معضل ترافیک و بحث ساماندهی آلودگی دریا باقی مانده است و به حدی شاهد دپوی مشکلات در این بحث شدهایم که امکان طرح موضوع در ارتباط با دیگر مشکلات استان وجود ندارد و وقتی یک مدیر و یا مسئولی حرف از حرف از سرمایهگذاری جدید فراتر از مشکلات ما مطرح میکند، او را باور نداشته و پیگیر آن نیستیم.
چرا نباید از متولیان استان درخواست کرد که نسبت به دعوت از سرمایهگذاران در سطح کلان اقدام کنند.
هر نقطه از استان مازندران قابلیت خاص خودش را دارد، اما به حدی میزان قابلیتها زیاد است که تنها در بین قابلیتهای موجود دست و پا میزنیم و امکان استفاده مطلوب از شرایط موجود را نداریم.
جنگل، دریا، کشاورزی، معدن، گردشگری و حتی توسعه صنایع قابلیتهای کمی نیست که یک استان به تنها در اختیار دارد، اما از دریا و جنگل در حال حاضر تنها برای دفع فاضلاب و دفن جنگل از گردشگری تنها زباله و ترافیک و از صنایع هم در حال حاضر بحث آلودگی زیست محیطی و پسماند نصیب این استان شده است و بس!
مشکل عدم توسعه مازندران پیگیری مطالبات توسط شخصیت ملی در حد رفع مشکل جاده روستایی برای یک منطقه ولی نیازهای ما فراستانی است.
در توسعه راههای استان مازندران آنچه که در حال حاضر نصیب مردم شده است ترافیکهای آزاردهنده پایان هفته است.
با عبور از گلوگاه تا رامسر فاصلهای بین شهرها وجود ندارد ولی در زمان طرح موضوع در ارتباط با مشکلات فقط سطح محدودی دیده میشود.
اگر قرار است بحث توسعه راهها مطرح شود، گلوگاه تا رامسر باید دیده شود، تصمیم اشتباه در استان و یا درست همه استان را درگیر میکند، مشکل کشاورز رامسری و گلوگاهی یکی است، در سرمای سال گذشته همه استان مازندران خسارت دیده شد، پس تصمیمات در استان هم باید کلان باشد و برای دریافت اعتبارات هم باید به صورت کلان اقدام کرد.
اگر قرار است معضل زباله، جاده، ترافیک، دریا، گردشگری و صنعت حل شود باید یک طرح کلان ملی در استان اجرا شود، زنجیره توسعه در استان مازندران به هم تنیده است، اگر در زمان تصمیمگیری برای توسعه برنامه کلانی وجود نداشته باشد توسعه در مازندران شکل نمیگیرد.
نمیشود درارتباط با طرحهای توسعه دریا در مازندران تصمیمگیری شود ولی بین منطقه غرب و شرق استان تفاوت قائل شد، نگرش کلانگری ابتدا باید در بین نمایندگان مجلس ایجاد شده و در بین مدیران استانی تقویت و به مردم تسریع داده شود.
به عنوان مثال وقتی بحث ایجاد فرودگاه مطرح میشود، همه انتظار ایجاد فرودگاه در شهر خودشان را دارند، در حال حاضر سه فرودگاه در استان مشغول فعالیت است و بحث ایجاد فرودگاه در آمل هم چند سالی است که هر از گاهی مطرح میشود.
به جای اینکه به دنبال ایجاد فرودگاه جدید باشیم مسئولان استانی و دستاندرکاران ضمن تقویت فرودگاه زمینه دسترسی مناسبتر مردم به فرودگاهها را فراهم کنند.
چرا غرب استان مازندران با وجود قابلیتهای مناسب گردشگری در توسعه حمل و نقل جادهای به شدت رنج میبرد و اصلا برنامهای برای توسعه راهآهن در این مناطق پیشبینی نشده است.
مازندران زمانی مازندران میشود که یکپارچه دیده شود و بحث غرب و شرق حتی در حد لق لقه زبان هم مطرح نشود نه اینکه نمایندگان مجلس در پیگیری مصوبات تنها به فکر منافع چند شهر حوزه انتخابیه خود باشند و این موضوع به کل جامعه هم تسریع داده شود.
بحث مطالبات منطقهای در ایام انتخابات بیشتر قوت میگیرد تا حدودی در پیگیری مصوبات شکل میگیرد و زمان حضور مسئولان ملی شدت میگیرد و در نهایت هم هیچگونه توسعهای شکل نمیگیرد.
منبع : بلاغ