به گزارش جویباران، در ۲۷تیرماه ۱۳۶۷ و در شرایطى که جمهورى اسلامى ایران رسماً قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت، رژیم صدام با تصور ضعف نظام جمهورى اسلامى ایران در تاریخ ۳۱ تیرماه ۱۳۶۷ مجدداً به خاک ایران حمله کرد و ابتدا در منطقه جنوب به سمت خرمشهر و اهواز و سپس در جبهههاى میانى و غرب کشور به عملیات نظامى مبادرت کرد که با حضور مجدد نیروهاى مردمى در کنار نظامى جمهورى اسلامى و عملیات پدافندى، شکست مجددى را تحمل کرد و رژیم صدام در اول و سوم مرداد ماه رسماً عقبنشینى خود را از جبهههاى جنوب و میانى و غرب کشور اعلام کرد. اما همزمان عملیات مشترک عراق و سازمان منافقین تحت عنوان فروغ جاویدان در منطقه اسلام آباد غرب و با هدف تصرف کرمانشاه وسپس تهران آغاز شد.
در ۳۰ خرداد ۱۳۶۷ و بعد از عملیات منافقین در مهران، ۱۴نماینده کنگره و سناتور آمریکایى طى نامهاى به جرج شولتز وزیر خارجه وقت آمریکا، از وى خواسته بودند که به جنبشهاى مقاومت داخلى در ایران توجه کند، و در همین راستا حمایت از سازمان منافقین مستقر در عراق را اکیداً توصیه کرده بودند. مروین دایملى نماینده کنگره آمریکا در روز دوشنبه ۶ تیر ماه ۶۷ در تظاهرات سازمان در واشنگتن شرکت کرده و طى سخنانى که از یکى از شبکههاى تلویزیونى آمریکا هم پخش شد اظهار کرد: نباید دست از تلاش کشید، مطمئن باشید که با کمى صبر و تلاش بیشتر به زودى از مهران به تهران رژه خواهید رفت. سازمان نوار ویدئویى سخنرانى مزبور را براى کلیه کادرهاى سازمان پخش کرد. در آن شرایط، سازمان در کنار امیدوارى به داشتن پشتوانه خرده عملیاتهاى مرزى، حمایت نمایندگان کنگره و سناى آمریکا را نیز یدک مىکشید.
پس از عملیات مهران در ۲۸ خرداد۱۳۶۷، در جمعبندى رهبرى سازمان منافقین، هدف عملیات بعدى، تهران منظور شد و براى رسیدن به حداکثر توان براى انجام این عملیات یک مقطع ۳ ماهه در نظر گرفته شد و بلافاصله اعزام اعضا و مرتبطان سازمان از ایران و خارج از کشور به عراق، بهطور وسیعى آغاز شد. همچنین سازمان در این مقطع بهمنظور جذب اسرا و استفاده از آنها در عملیات نهایى فعالتر شده بود. افراد تازه وارد و نیروهاى ارتش سازمان تحت آموزش و مانورهاى فشرده قرار گرفته بودند و در آموزشهاى جدید، آموزش سلاحهاى ضد هوایى هم منظور شده بود. اما با اعلام خبر پذیرش قطعنامه از سوى ایران، نقشهها و طرحهاى قبلى سازمان منافقین با بنبست مواجه شد. و رجوى با فشار آمریکایىها وصدام ناچار شد عملیات را جلو بیاندازد.
در ۲۷ تیرماه ۱۳۶۷، رجوى سرکرده منافقین فرمانى را مبنى بر آماده باش کلیه نیروها و قطع تمام مسافرتها صادر و این پیام از جانب وى براى تمامى نیروها قرائت شد: «طلسم جنگ در حال شکستن است… رژیم شل شده… باید ضربه کارى را بزنیم.» مبتنى برهمین تصور از آنجایى که منافقین در عملیاتهاى موسوم به «آفتاب» و «چلچراغ» در مناطقى چون فکه، مهران و حاج عمران حملاتى انجام داده و به موفقیتهاى نسبى دست یافته بودند، با تعمیم غیرعقلایى این وضعیت تا اندازهاى اعتماد به نفس یافته و در خود این پتانسیل را مىدیدند که در یک عملیات گسترده وارد شوند، تصور فرسودگى نیروهاى سپاه وارتش، خستگى مردم از جنگ و غفلت از میزان مشروعیت بالاى نظام وتصور داشتن پایگاه در میان مردم وحمایت صدام وآمریکا، منافقین را به این ورطه کشاند.
تصور رجوى این بود که در روز اول عملیات و رسیدن به کرمانشاه و اعلام دولت موقت جمهورى دموکراتیک پس از فتح این شهر مىتواند حمایتها بینالمللى را جلب و سپس با کمک مردم، حرکت بهسوى تهران را آغاز کند و به زعم خود با تصرف تهران نظام جمهورى اسلامى ایران را ساقط کند.
مسعود رجوى دوم مرداد و در شب آغاز عملیات گفت: «براساس تقسیمات انجام شده، ۴۸ ساعته به تهران خواهیم رسید… کارى که ما مىخواهیم انجام دهیم در حد توان و اشل یک ابرقدرت است؛ چون فقط یک ابرقدرت مىتواند کشورى را ظرف این مدت تسخیر کند… از پایگاه نوژه هم ترسى نداشته باشید؛ هر سه ساعت به سه ساعت دستور مى دهم هواپیماهاى عراقى بیایند و آنجا را بمباران کنند. پایگاه هوایى تبریز را هم با هواپیما هر سه ساعت به سه ساعت مورد هدف قرار خواهیم داد… علاوه بر آن، ضد هوایى و موشک سام ۷ هم که داریم… هوا نیروز عراق تا سرپل ذهاب به همراه ستونها خواهد بود. از نظر هوایى ناراحت نباشید چون هواپیماهاى عراقى پشتیبان ما هستند و تمام ماشینها بهصورت ستون حرکت مىکنند.»
عملیات غرور آفرین مرصاد
در روز سوم مرداد و با آغاز عملیات موسوم به فروغ جاویدان و در شرایطى که اغلب یگانهاى نظامى ایران در جبهه جنوب مستقر بودند، منافقین با سوءاستفاده از این شرایط با نفوذ به داخل ایران وتصرف شهرهاى سرپل ذهاب و اسلام آباد و انجام جنایاتى باور نکردنى علیه مردم این شهرها از مسیر پاتاق تا تنگه چهار زبر پیشروى کردند. صبح روز پنجم مرداد، در شرایطى عملیات رزمندگان اسلام تحت عنوان عملیات مرصاد آغاز شد که منافقین که سرخوش از این بودند که در طول مسیر با هیچ مقاومت خاصى روبهرو نشدهاند، و تا تنگه چهار زبر نزدیک کرمانشاه پیشروى کرده بودند، ناگهان خود را در جهنمى از آتش دیدند که از زمین و هوا بر سر آنها ریخته مىشد. طولى نکشید که جاده باختران- اسلامآباد، انباشته از ادوات سوخته اهدایى دولتهاى غربى به مجاهدین خلق شد. معدود افرادى که موفق شده بودند از این مهلکه جان سالم به در برند، به روستاهاى اطراف پناه بردند و برخى دیگر هم با خوردن قرص سیانور، به زندگى خود پایان دادند. پس از اتمام عملیات، دو طرف جاده آکنده از کپههاى خاکى بود که در زیر خود، اجساد هزاران دختر و پسر منافق را پنهان کرده بود.
پس از عملیات مرصاد و آثار مخربى که بر پیکره سازمان منافقین گذاشت، شمار زیادى از اعضا و وابستگان تشکیلات در عراق و اروپا تلاش کردند از سازمان جدا شوند هرچند با خشونت درون گروهى مواجه شدند ولى به هرحال روزنههایى وجود داشت که بتوانند جان خود را از دست این سازمان نجات دهند. شکست مجاهدین در این عملیات باعث شد سازمان کاملاً بهصورت یک فرقه بسته و مخوف در بیاید و تمامى روزنههاى امید به دنیاى آزاد بر روى اعضاى آن بسته شود و این تازه آغاز راه بود.
دستاورد عملیات مرصاد؛ سرافکندگى کاخ سفید و رسوایى منافقین، بنبست در سازمان نفاق و شکست استراتژىهاى آنها، تجلى و تبلور وحدت، انسجام وکارآمدى نیروهاى مسلح در قالب یک عملیات مشترک، تحول در اوضاع و سرنوشت جنگ به سود ایران، افزایش وحدت ملى و مشروعیت نظام جمهورى اسلامى تثبیت نظام جمهورى اسلامى در عرصه بینالمللى بود. با شکست مفتضحانه نیروى منافقین، آخرین امید صدام نیز تبدیل به یأس گردید. به عبارتى، شکست نیروهاى منافقین مهر تأییدى بر شکست رژیم بعثى حاکم برعراق از ایران بود و مىتوان ناکامى رجوى را «شکست مضاعف» صدام حسین قلمداد نمود.
*آمریکا و طناب پوسیده منافقین براى مقابله با ایران
پس از شکست سنگین منافقین در عملیات مرصاد وآغاز روند اجراى قطعنامه ۵۹۸، منافقین همراه با استخبارات رژیم عراق به عامل اصلى در سرکوب قیامهاى مردمى عراق تبدیل شده و این نقش بهویژه بعد از ناکامى صدام در جنگ دوم خلیج فارس وحمله به کویت و… به اوج خود رسید، اگرچه بهدلیل تداوم دشمنىهاى آمریکا علیه ایران، منافقین همچنان بهعنوان ستون پنجم آمریکا در طراحى و اجراى عملیات جاسوسى و تخلیه اطلاعاتى بهویژه پس از تسلط آمریکایىها بر عراق، ایفاى نقش مى کردند.
با تشکیل دولت اسلامى در عراق و اوجگیرى مخالفت مردم این کشور با حضور این مزدوران صدام در عراق، آمریکا ناچار به جابجایى آنها از عراق شد، و ضمن خارج کردن این گروهک از فهرست موسوم به گروههاى تروریستى مورد نظر آمریکا، براى بخشى از سران این گروهک از کشورهاى اروپایى پناهندگى گرفت و بخش عمده ازعوامل باقى مانده نفاق را نیز در اردوگاههایى در آلبانى اسکان داد.
بعد از روى کار آمدن دولت ترامپ در آمریکا بهدلیل ارتباط بعضى از عناصر دولت او با منافقین نظیر جان بولتن مشاور امنیت ملى و رودى جولیانى مشاور و وکیل ترامپ، ارتباط منافقین با کاخ سفید جدىتر شد به گونهاى که در شرایط کنونى، اعضاى این گروهک در کمپهایى در آلبانى، عربستان وچند کشور دیگر منطقه، نقش اصلى را در اجراى جنگ روانى آمریکا علیه مردم ایران از طریق شبکههاى ماهوارهاى و اینترنتى و شبکههاى اجتماعى برعهده دارند.
اما در کنار این مزدورى، عوامل دولت ترامپ با تصور اینکه این گروهک در ایران پایگاه اجتماعى دارد، همچون صدام دچار توهم شده و از عوامل سرسپرده این گروهک بهعنوان جایگزینى براى حکومت آینده در ایران نام مىبرند به گزارش صداى آمریکا روز ۲۸ تیرماه امسال رودى جولیانى، شهردار سابق نیویورک و وکیل شخصى دونالد ترامپ، رئیس جمهورى آمریکا در مقالهاى در نشریه واشنگتن تایمز مریم رجوى را «زنى شجاع» توصیف کرده که مىتواند نماد یک «ایران آزاد» باشد. جولیانى در این مقاله مىنویسد «شوراى ملى مقاومت» مىتواند براى حکومت جمهورى اسلامى که به گفته او در آستانه سقوط قرار دارد یک جایگزین باشد.
این درحالى است که دیگر مسؤولین آمریکا به دولت ترامپ در گرفتار شدن در این توهم تذکر مىدهند. نشریه آمریکایى واشنگتن تایمز، در مطلبى در این زمینه مىنویسد: سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در حالى در سالهاى پس از انقلاب اسلامى به فعالیتهاى پراکنده خود ادامه داده است که کارشناسان معتقدند اعضاى این گروه هیچ جایى در میان مردم ایران ندارند.
ماه گذشته خبرنگار سابق واشنگتن پست در تهران هم در مطلبى در این روزنامه آمریکایى مىنویسد: به نفرت گسترده مردم ایران از سازمان «ترسو و خائن» مجاهدین خلق اشاره کرده و مىگوید: «در هفت سالى که در ایران زندگى کردم، هیچ آدمى را ندیدم که معتقد باشد مجاهدین خلق باید یا مىتواند جایگزینى براى جمهورى اسلامى باشد.» واشنگتن پست سپس به ماجراى رشوه دادن گروهک منافقین به برخى مقامات آمریکایى براى حمایت از این گروهک پرداخته و نوشته است، یک مقام سابق وزارت خارجه آمریکا که در امور ایران فعالیت مىکرد، گفته است که بولتون از منافقین پول دریافت کرده است.
در یادداشت واشنگتن پست با اشاره به دیدگاههاى ایران ستیزانه بولتون آمده است، دیدگاههاى بولتون درباره تغییر نظام ایران، منعکسکننده نظرات حامیان او ازجمله رژیم اسرائیل، عربستان سعودى و گروهک منافقین است که این گروهک بهخاطر جنایتها و همدستىاش با رژیم صدام در جنگ هشت ساله، در نظر مردم ایران بهشدت منفور است.
اخیرا «ران پاول» قانونگذار سابق آمریکایى نسبت به این اشتباه کاخ سفید هشدار داده و خطاب به ترامپ مىنویسد دونالد ترامپ درحال تکرار اشتباههاى گذشته این کشور در قبال ایران بهویژه در جریان کودتاى آمریکایى سال ۱۹۵۳ میلادى است. اینکه تصور شود گروهک بدنام منافقین جایگاه قابل اعتماد سیاسى در ایران دارد، «ساده انگارى» است.